گذر در كوچه هاى خون و اّتش (جلد دوم)
گرد اّورنده و مترجم: غفار عريف گرد اّورنده و مترجم: غفار عريف

اهدا:

 

به انسان هاى پاكيزه سرشت وطن مان كه در سالهاى جنگ تحميلى، اّتش گلولهْ قاتلاً بى فرهنگ قلب هاى شان را شگافيد و شاخهْ عمر اّنها در بى گناهى خشكيد.

به اّنهائيكه بسته به زنجير اسارت جهادى (!) هاى سنگدل و نامردان اّدمكش شدند و يا در زير بار خشونت ها، بى مروتى ها، جهالت ها، تفوق طلبى ها، راكت پرانى ها، قدرت خواهى هاى مسلحانه و عصبيت قومى طالبى، جان باختند.

 

غفار عريف

 

 

پيشگفتار

 

 

اينك برحسب تعهد، جلد دوم كتاب "گذر در كوچه هاى خون و اّتش" را كه در برگيرندهْ رويدادهاى سياسى، اقتصادى، كلتورى، شرايط زندگى مردم، اوضاع نظامى و وضعيت جبهات جنگ... در كشور در سال 2001 ميباشد و علاوتاً چند و چون حملات تروريستى يازدهم سپتمبر، در شهرهاى نيويارك و واشنگتن و پى اّمد هاى ناشى از اّن يعنى اقدامات نظامى و تحركات جنگى تجاوز كارانهْ قواى مشترك امريكا و انگليس را در افغانستان تا سرحد سقوط رژيم طالبان و تشكيل ادارهْ موقت بر اساس توافقات حاصله در اجلاس "بن"، بازگو ميكند به پيشگاه هموطنان عزيز تقديم ميدارم.

ياد دهانى ميگردد كه در لابلاى كتاب، مقياس تكاندهندهْ رنج و عذاب، اّلام ومصايب طاقت فرساى مردم افغانستان مبنى بر تسلط نظام قرون وسطائى طالبان و دوام جنگ هاى فرسايشى قدرت طلبانه ميان طرف هاى درگير و متخاصم، ناكامى و بى تفاوتى جامعهْ بين المللى در قبال سرنوشت دردناك ملت افغان پس ازاستقرارحكومت تنظيم ها، شعله ور شدن جنگ هاى خانمانسوز و شكل گيرى عملكرد هاى خونبار و فاجعه اّميز در چوكات حاكميت جهادى ها تا مرحلهْ تخريب و غارت و اّتش سوزى اساسات مادى و معنوى زندگى بى گناهان در سراسر مملكت، ميزان مداخلهْ مستقيم دول همسايه بخصوص پاكستان و ايران در امور داخلى و مسايل سرنوشت ساز ميهن ما، نقش و سهم اّنها در تداوم تراژيدى خلق ستمديدهْ افغانستان، دلايل سرازير شدن سيل تروريستان جهان به كشور و تبديل مملكت به لانهءاهريمنى دهشت افگنان بين المللى بشمول گسترش كشت و توليد مواد مخدر و قرار دادن نام افغانستان در صدر جدول صادركنندگان "قاچاق" مرگ سفيد در گيتى، علاقمندى هاى سياسى و اقتصادى قدرت هاى استعمارى و توسعه طلب دنيا به مقصد دستيابى به اميال غارتگرانه و جيوپولتيكى و سرانجام انگيزه و قوهْ محركهْ تجاوز نظامى امريكا و انگليس بالاى افغانستان با استفاده و كاربرد مدرن ترين تخنيك جنگى، وسعت و دامنهْ عمليات نظامى قواى اتحاد بين المللى مبارزه با تروريزم، مقاصد استراتيژيكى و اهداف تاكتيكى اشغال وطن ما از سوى امريكا و انگليس و دوام حضور نظامى اّنها در منطقه... فاكت وار و خيلى دقيق توسط نويسندگان و ژورناليستان حاضر در صحنه، ارزيابى شده است.

خوانندهْ با بصيرت با مطالعهْ محتويات كتاب بخوبى در مييابد كه ادعاهاى بلند بالا، مبالغه اّميز و اكثراً دور از واقعيت گروه هاى جنگى و سازمان هاى سياسى شامل تشكيلات ادارهْ موقت بخصوص سلطنت طلبان و شاه پرستان (تكنوكرات ها) و جمعيتى هاى شوراى نظار با ماهيت انكشاف قضاياى داخلى و خارجى و عوامل تاثير گذار بين المللى روى قضيه افغانستان، كاملاً مغايرت دارد.

جاى شك نيست كه اّثار متعدد نويسندگان صاحب نظر جهان پيرامون مسايل مربوط به افغانستان توسط دانشمندان افغان ترجمه و بچاپ رسيده و در معرض استفادهْ خوانندگان قرار گرفته است و هر كدام به نوبهْ خود از ارزشمندى غير قابل انكار برخوردار بوده و سهم شايسته ئى را در انعكاس واقعى اوضاع رقتبار كشور ما ادا كرده اند. در كتاب حاضر (همچنان در جلد اول) نيز ديدگاه ها، تحليل ها و ارزيابى هاى پژوهشگران و صاحب نظران سياسى و ژورناليستان اّزاد كه در بارهْ سرزمين مان و دول منطقه اّگاهى لازم دارند و در ارتباط به موضوعات مختلف نگاشته اند، گنجانيده شده است. خدا كند خوانش اّن به پسند علاقمندان برابر اّيد.

مايهْ خرسندى ميدانم هرگاه با ترجمهْ مقالات (در جلد اول و دوم) حد اقل خدمت را در راستاى برملا ساختن حقايق، نسبت به وطن و مردم خويش انجام داده باشم. افتخار بزرگى خواهد بود كه اهل قلم و مطالعه در صورتيكه مطالب را مفيد و دلچسپ يافته باشند جهت بهبود كارهاى اّينده، اينجانب را متوجه خطا ها و اشتباهاتم ساخته و از رهنمائى هاى سودمند خويش دريغ نورزند.

قابل تذكار است كه جلد اول كتاب "ترجمهْ مقالات" از مدت ها قبل  اّمادهْ چاپ شده بود. وليك با كمال تاسف نسبت پارهْ از مشكلات از جمله ناتوانى مالى، عدم دست يافتن به امكانات تخنيكى تبديل نوشته هاى خطى به تايپ كمپيوترى، پرابلم تامين هزينهْ چاپ و غيره نياز مندى هاى مبرمى كه نشر يك كتاب مستلزم اّنست، با وجود تلاش هاى صميمانهْ عده از دوستانم تا كنون جلد اول به زيور چاپ اّراسته نشده است.

اميدوارم در اّيندهْ قريب کتاب رويدادهاى سياسى افغانستان را طى يك دههْ اخير يعنى از سقوط جمهورى تحت رهبرى نجيب الله تا سرنگونى رژيم ترور و وحشت طالبان كه ترجمهْ مقالات مندرج در جلد اول و دوم كتاب "گذر در كوچه هاى خون و اّتش" انگيزهْ تحقق همين خواسته بود، چاپ وبه پيشگاه خوانندگان عزيز تقديم نمايم.

در فرجام هرگاه هموطنان محترم و ساير دوستان گرانمايه در كار ترجمهْ مضامين كمبودى ها و سكتگى ها را مشاهده ميفرمايند با لطف و مهربانى خويش بنده را عفو نمايند. بدين منوال نويسندگان عاليقدرى كه نوشته هاى شان به درى برگردان شده، در صورتيكه در ترجمهْ مضامين غلطى و اشتباهى رخداده باشد، با بزرگوارى خود معذورم دارند.

 

با عرض حرمت

غفار عريف

اّلمان فدرال، مورخ 1/7/2003

 

 

 

 

 

 

تذكار ضرورى:

 

1. عنوان كتاب را با درنظرداشت تلفات جانى، خسارات مالى، تخريب ، ويرانى ، اّتش سوزى و ساير پى اّمدهاى فاجعه بار ناشى از جنگ تحميلى كه بدست اجانب شعله ور گرديد و با اّغاز درگيرى هاى خونين ميان تنظيم هاى رقيب به نقطهْ اوج خود رسيد و حتى زدوخوردهاى قدرت طلبانهْ گروه هاى جنگى متخاصم كشور را با خطر تجزيه مواجه ساخت و همين اكنون وطن ما عملاً در اشغال امريكائى ها در اّمده است، انتخاب نموده ام.

2. به پيروى از شيوهْ عملكرد در جلد اول كتاب "گذر در گوچه هاى خون و اّتش"، در جاهائيكه ايجاب مينمود، به روال معمول در اصول نويسندگى بمنظور تكميل جملات كلمات داخل هلالين (   ) را افزوده ام.

 

 

مشخصات كتاب:

نام كتاب: گذر در كوچه هاى خون و اّتش (جلد دوم)

           ترجمهْ مقالات

گرد اّورنده و مترجم: غفار عريف

كمپوزر: وح. وردگ (w_wardag_m@yahoo.com)

تعداد چاپ:

تاريخ تايپ: 1/9/2005

حق چاپ محفوظ است.

 

فهرست مندرجات

 

شماره  عنوان                                                     صفحه

 

1.           اهداى كتاب ..............................................  1

2.           پيشگفتار ..................................................  2

3.           تذكار ضرورى ...........................................  6

4.           مقاومت در ضديت با تخريب اّثار كلتورى... ....  7

5.           بربريت بمثابهْ دوكتورين دولتى ....................  12

6.           يك شبكهْ ترور اسلامى ................................  16

7.           پيام تهنيت به كانگرس اسلامى در پاكستان ....  21

8.           جنرال در تلك گير مانده است ........................  24

9.           ديدگاه تيره و غم انگيز ................................  29

10.      "خداجويان" ملول و خسته .........................  34

11.      "تجارب بن لادن" .....................................  43

12.      "طالبان با جزاى شوراى امنيت جهانى مقابل شدند"       52

13.      "روحانيون دهات با زمان بازى ميكنند" ........  57

14.      "ما از بابت تلفات (زيان ها) غمگين هستيم" .  62

15.      "هوشدار موساد جدى گرفته نشد" ...............  64

16.      هواپيماهاى نظامى ايالات متحده در ازبكستان...    69

17.      تهران از هر (نوع) پشتيبانى از ايالات متحده...     74

18.      "حمايت جانبى از واشنگتن" ......................  78

19.      "به تعداد 55 مركز (پايگاه) نظامى..." .........  83

20.      دادرسان شهر فرانكفورت پيرامون "قونسلگرى...           85

21.      "ايالات متحدهْ امريكا به طالبان فرصت نمى دهد"           90

22.      "ماين ها، برف و دشمن بسيار متحرك" ........  95

23.      در افغانستان ترياك به قيمت نازلتر از ارزش...  102

24.      "مواد مخدر در (مراحل) پايانى فروش" ........  105

25.      "تخنيك عالى - قدرت تخريب براى جنگ در...  111

26.      "پنهان نمودن و سنگر بندى كردن" .............  117

27.      "طالبان بهاى (عملكرد) خويش را مى پردازند"    120

28.      "حالا (وقت) كار خدمات استخبارات مخفى است"           123

29.      "اّلمان از يك رول كليدى برخوردار است" .....  127

30.      "هريك از ريزف ها و وسايل كمكى، هر اسلحه و...         131

31.      "رفقاى بيگانه" ........................................  135

32.      "هم پيمان با داشتن احساسات اّميخته" ........  144

33.      تخريب دوامدار افغانستان ايجاب طرح يك پلان...    

 

 

اّينهْ مطبوعات (Pressespiegel)

نشريهْ سازمان عضو بين الملل (اّلمان)

ماه مى سال 2001 شمارهْ مسلسل 54

صفحهْ 24 مورخ 28/2/2001

 

 

مقاومت در ضديت

با تخريب

 

اّثار كلتورى در افغانستان افزايش مييابد

 

پاريس / برلين (اّژانس خبر رسانى اّلمان dpa): جامعهْ بين المللى ميخواهد بصورت قطع از تخريب پلان شدهْ اّثار كلتورى در افغانستان جلوگيرى بعمل اّورد. مدير عمومى يونسكو (UNESCO) اّقاى  Koichiro Matsuura به روز چهار شنبه بر عليه اّنچه كه افراطيون اسلامى طالبان انهدام مجسمه هاى تاريخى (بودا) را مد نظر گرفته اند، شديداً اعتراض نمود. دول عضو اتحاديهْ اروپا در صدد اّن ميباشند تا بروز پنجشنبه يك اعلاميهْ مشترك را در رابطه به حفظ اّثار كلتورى معروض به خطر تصويب نمايند. در زمينه سفراى كشورهاى اتحاديهْ اروپا، در شهر اسلام اّباد پايتخت پاكستان نشست را برپا خواهندكرد. اين مطلب رايك سخنگوى وزارت خارجهْ (اّلمان) در برلين به اطلاع (dpa) رسانيد. يونسكو نيز در بارهْ همين مساله بروز جمعه يك كنفرانس مطبوعاتى را پيرامون وضع در افغانستان، در پاريس داير ميدارد.

تطبيق فرمان رهبر طالبان ملا محمد عمر يك فاجعهْ پنداشته ميشود. اين حرف را اّقاى Matsuura در مقر سازمان كلتورى ملل متحد در پاريس اظهار داشت. موصوف به ملا (عمر) يك تيلگرام فرستاده و از او تقاضا كرده تا "فتواى" خود را واپس گيرد. وزير خارجهْ طالبان وكيل احمد متوكل تاكيد نمود كه تصميم اتخاذ شده غير قابل بازگشت ميباشد.

طالبان در نظر گرفته اند كه دو مجسمهْ عظيم چند صد سالهْ بودا را در باميان نيز منهدم سازند. اين دو مجسمه رسماً در لست ميراث هاى فرهنگى شامل نيستند، لاكن ادارهْ يونسكو اّنها را بمثابهْ ميراث بى نظير جهانى ميشمارد. حتى (حكومت) كابل در اّغاز دههْ هشتاد پيشنهاد كرد تا پيكره ها را در لست ارثيه هاى كلتورى جهان بگنجانند. اما اين كشور كه طى اضافه تر از دو دههْ جنگ ويران گرديده، نتوانست اّنگونه كه تقاضا شده بود يك پلان روشن را جهت حفظ تنديس ها پيشكش نمايد.

سفراى دولت هاى اتحاديهْ اروپا به روز چهارشنبه در اسلام اّباد در يك كنفرانس اوضاع را به بررسى گرفتند. اين مطلب از طرف سخنگوى (وزارت خارجهْ اّلمان) در برلين به ادامهْ (ساير مسايل) به اطلاع رسانيده شد. سفير ايتاليا و سفير يونان در روز گذشته در (داخل) افغانستان بودند تا تصويرى از وضعيت (جارى در اّنكشور) براى خويش ترسيم كنند. بر اساس معلومات نابود سازى اّثار باستانى موزيم ملى در كابل از قبل صورت گرفته است، اينكه (پروسه) اّن تا چه حدود عملى گرديده، واضح نمى باشد. شارژدافر سفارتت اّلمان در اسلام اّباد اّقاى Gunter Overfeld هيات اّلمانى را نمايندگى مى نمود، زيرا شخص سفير در اّن لحظه در اّن شهر حضور نداشت. اين مساله را سخنگوى (وزارت خارجه) شرح داد. تمامى دول اتحاديهْ اروپا مناسبات خويش را با كابل از طريق پاكستان برقرار ساخته اند.

برعلاوه سريلانكا در حمايت به حفظ اّثار هنرى بودائى (در افغانستان) به ابتكاراتى دست زده است و وزير خارجهْ اّقاى لكشمن كارديرگامار (Lakshman Kadirgamar) از پاكستان، ايالات متحدهْ امريكا، سازمان يونسكو و ساير ممالك خواهش نموده تا بطور عاجل توجه خود را به اين امر مبذول نمايند كه تنديس هاى بودا از طرف طالبان تخريب نگردد، اين موضوع را وزارت خارجه در كلومبو اطلاع داد. وزير (خارجه) همچنان به نمايندگى هاى ديپلماتيك هند، تايلند، ماينمار و نيپال در تماس شد تا با مقامات عاليرتبهْ خويش مشوره بدارند و يك استراتيژى مشترك را در رابطه به مجسمه ها در پيش گيرند.

طالبان كه حدود نود فيصد قلمرو كشور را كنترول ميكنند، در افغانستان يك دولت سختگيرانهْ مذهبى را ايجاد كرده اند و در محدودهْ اّن تجسم (نمايش) تصوير خداوند قدغن گرديده است. اّقاى Matsuura اظهار داشت كه دو مجسمهْ (بودا) در افغانستان مركزى از ارزشمندى فوق العادهْ تاريخى برخوردار هستند. اّنها نه تنها اجزاى بنيادين خاطرات و هويت (تاريخى) افغانستان را بازگو ميكنند، بلكه ساير وضعيت هاى فرهنگى و شرايط نوين زندگى را نيز در خود تبلور ميدهند. "انهدام اّنها به تغيير تاريخ نمي انجامد، صرف يكى از دارائى هاى (با ارزش جهانى مردم) افغانستان به غارت برده ميشود."

اين سرزمين جنگ زده يادگار هاى غنامند فرهنگ گذشتهْ بودائى را در اختيار دارد. مجسمه ها قبل از همه در مسير شاهراه قديمى ابريشم ميباشند. "از دست دادن (نابودى" مجسمه هاى افغانى منجمله پيكره هاى باميان، ضربهْ (ضايعهء) (فرهنگى) به كل جامعهْ بشريت بحساب مياّيد." اين سخن را اّقاى Matsuura خاطر نشان ساخت با اينگونه عملكردهاي اين رژيم (طالبان) نميتوانند صداى خويش را در سطح بين المللى بهبود بخشند.

تنديس هاى 55 و 38 متره كه تصاوير ايستادهْ فراعنهْ مصر را بياد مياّورد در قرن چهارم الى قرن ششم بعد از ميلاد بوجود اّمده اند، از دورهْ پيش از اسلام در افغانستان موجود بود. اينكه تخريب اّنها در دست اجرا ميباشد، باعث اعتراضات در سراسر جهان گرديده است. سرمنشى ملل متحد اّقاى كوفى عنان و حكومت فرانسه از طالبان تقاضا كردند تا فرمان (تخريب مجسمه ها) را باطل گردانند.

ملا محمد عمر در روز گذشته واضح ساخت كه اين مساله سبب اندوه او نمى گردد هرگاه جهان ازين ناحيه دچار شوك شود. "ما اسلام را بالاتر از هر چيز ديگر ميدانيم."، "تنها خداوند توانا مستوجب احترام و پرستش است" عمر تاكيد نمود كه او مسووليت دارد تا ارزش هاى اسلامى را تطبيق كند، تصاوير خدا را ممنوع نمايد.


 

 


 

روزنامهْ: Suddeutsche Zeitung

مورخ 4/3/2001

نويسنده: Tomas Avenarius

 

 

بربريت بمثابهْ دوكتورين دولتى

 

طالبان افغان بر اّثار هنرى با توپ ها

اّتش ميگشايند و جهان (در مورد) تقريباً عاجز (بدون قدرت) مانده است

 

تازه ترين خبر از طالبستان: دونفر زن در ملاء عام در يك استديوم (ورزشى) قرار معلوم بجرم "خود فروشى" بدار كشيده شدند. قابل قبول است كه اين نگون بختان در اّخرين راهْ (زندگى) خويش عميقاً پوشيده با حجاب بودند. نفر موظف اّويختن بدار شخصاً به رعايت قوانين اسلامى در "امارت افغانستان"، توجه مبذول ميدارد و به ادامه: در موزيم كابل سر مجسمه هاى بودا داراى قدامت چند صد ساله از بدن جدا ساخته ميشود. هرگاه پيكره ها اّنقدر بزرگ براى "سياست كلتورى" طالبان باشند، اّنوقت با توپ ها بسوى (اّثار) هنرى اّتش ميگشايند. فرق نميكند چه ارزشمندى را اين ارثيه هاى باقيماند از دورهْ پيش از اسلام در خود نهفته دارند. نكتهْ مهم اين است كه از ممانعت تصوير سازى اّمده در قراّن منحيث (سلاح) حقوقى مدد ميگيرند.

در غير اّن خبرهاى تازه (واقعه هاى جديد) از هندوكش لاكن موضوعات سابقه هستند. جنگ دوام دارد. اسامه بن لادن تروريست كه در سراسر جهان در جستجوى اّن ميباشند، از مهمان نوازى رسمى "امارت افغانستان" خوشحال است. كشور (تا هنوز) بزرگترين توليد كنندهْ ترياك در جهان مانده، طالبان هزينهْ جنگ خود را از مدرك پول فروش مواد مخدر تامين مينمايند. و فعلاً ملا عمر رهبر طالبان امر تخريب تصاوير را يعنى بر ضد كليه اّثار هنرى غير اسلامى صادر نموده است. نامه هاى اعتراضيه از جانب ملل متحد و حكومات ميرسند. حيف بر كاغذ: اولاً اكثريت رهبران طالبان خوانده و نوشته نميتوانند. از طرف ديگر انسان باين متعصبين مذهبى با ارائهْ دلايل و ثبوت شرفياب نمى گردد.

اين رژيم بربر منش با اسلام رابطهْ اندك دارد و با عقب ماندگى افغانستان روابط اّن بيشتر است و (همين طور)) با اّن حسادت مذهبى پيوند ميگيرد كه هميشه در نقطهْ تقاطع بين مدنيت (مدرن) و عادات (قرون وسطائى) واقع ميشود. اسلام طالبان درك (فهم) مذهبى سادهْ (ابتدائى) روحانيون دهاتى اّموزش ناديده ميباشد،اّن كسانى كه در محروميت اردوگاه هاى پناهندگان بزرگ شده اند. اين طرز ديد (ارزيابى) با روش خصمانه با اسلام ارتباط پيدا نمى كند. تقريباً همه دولت هاى اسلامى از اسلاميست هاى دورهْ حجر افغانى دورى جسته اند.

ويرانى اين سرزمين در سال 1979 با ورود (قواى) شوروى اّغاز يافت. بعداً ايالات متحدهْ امريكا جنگ افغانستان را (جهت رسيدن به اهداف خود) به ابزار فعاليتهاي خصمانه خويش تبديل كرد: "جنگجويان خدا" با دالر امريكائى يك جنگ جانبى (جگ بسود امريكا) را بر ضد مسكو به پيش بردند. پس از خروج (قواى) اتحاد شوروى، جنگ شهروندى دنبال گرديد. سرانجام حكومت پاكستان، طالبان را "اختراع" نمود. بمثابهْ نظام دست نشاندهْ (رژيم كوككى) بايست اين ها در افغانستان براى پاكستان تحت تهديد هند يك منطقهْ تجارتى (در اّسياى ميانه) و ساحهْ وسيع (تحكيم نفوذ سياسى) را (در اّينده) ضمانت بخشند. "واقعبينى سياسى" بازى هاى مفكوروى كه بر اساس اّن "شاگردان مدارس قراّن" در پهلوى ساير مطالب اين كشور ويران شده ناشى از جنگ داخلى را صلح اّميز ميسازند، غلط ثابت گرديد. تعداد زياد افغان ها نيز اّرزو دارند در زير سلطهْ رژيم سختگير وليك عنعنوى (وابسته به رسوم قبيلوى) در صلح زندگى كرده بتوانند.

بزودى بهاى اين حرف روشن ميگردد: (استفاده) از چوب (بمنظور لت و كوب مردم)، كاربرد وسايل در قطع اعضاى بدن انسانها و ريسمان (بخاطر بستن دست ها و پاهاى انسان و بدار اّويختن) ابزار حقوقى روزمره محسوب ميشوند، افادهْ حقوق بشر از واژه نامه محو گرديده است. خانم ها از كليه حقوق محروم اند، دوشيزگان اجازهْ رفتن به مدرسه را ندارند، مادران نبايد كار كنند. اين همه مسايل با عنعنات (قبيلوى) در ارتباط ميباشد و اكثراً با سابقهْ اسلام هيچگونه پيوندى نمى يابد. رژيم طالبان يك دولت ايديالوژيك بوده و بسوى بربريت ارتقا داده شده است و در عين زمان يك (سمبول) استفادهْ ناجايز از يك علامت معروف براى موضوعات ديگر، زير نام مذهب، بحساب مياّيد. جهان خود را، لاكن با اين مساله سازگار ساخته بود، حالا نخست در نتيجهْ انهدام احمقانهْ اّثار كلتورى (از خواب) بيدار شده است.

درست است كه زمان به طالبان سرحد تعين مينمايد. تنها به چه شكل؟ تقريباً تمامى تحريم ها بى تاثير هستند: افغانستان از ناحيهْ (عوايد) قاچاق حيات بسر ميبرد، هيچ نوع مناسبات تجارتى وجود ندارد. سازمان هاى امداد (بين المللى) خارج گردند؟ اين (تقاضاى طالبان) متوجه (شرايط زندگى) مليون ها انسان گرسنه ميشود، وليك بايست اين تقاضا جداً خفه گردد. قبل از همه تمام ادعاهاى طالبان را مبنى بر شناسائى رسمى اّنها منحيث حكؤمت (قانونى) نپذيرند. هرگاه يكبار هم اّنها سر تا سر كشور را به كنترول خود دراّورند، مجبور اند ازديدگاه جامعه مدنى اجراات خويش را عيار سازند. جواب اساسى به اين سوال كه چه چيزى بسر رسانيده شود؟ در دست دولت هاى همسايهْ افغانستان گير مانده است. پاكستان، طالبان را به ميدان هاى جنگ فرستاد، مخالفين (طالبان) با سلاح هاى از روسيه، ايران، ازبكستان، تاجكستان اّتش ميگشايند. بدين گونه اين سرزمين قربانى اهداف جيوپولتيك دول همسايه گرديده است. و به همين طريق قربانى (سياست) طالبان ميباشد.


 

 


روزنامهْ: Frankfurter Allgemeine Zeitung

مورخ 6/4/2001

نويسنده: Nikalas Busse

 

 

يك شبكهْ ترور اسلامى

 

وسعت شاخه هاى نفوذ اسامه بن لادن

 

فرانكفورت مورخ 5 اپريل: اينكه به روز پنجشنبه در ايتاليا واّلمان همكاران اسامه بن لادن دستگير شدند، يك اشارهْ ديگر به اين مساله ميباشد كه دهشت افگن اسلامى از مخفيگاه خويش در افغانستان، افراد مربوط خود را در سراسر جهان هدايت ميدهد. از گذشته ها بدين سو خدمات اسخباراتى غربى معلومات دادند كه گروپ هاى تروريستى بن لادن ("پايگاه هاى نظامى") (سازمان) القاعده در اروپا و امريكاى شمالى "شبكه هاى" مورد بحث را تربيت و نگهدارى ميدارند، اين ها سوْقصد هاى انفجارى را اّماده ميسازند و يا بوسيلهْ اّنها منحيث سازمان هاى مستور پول جمع اّورى ميكنند. همچنان در شرق نزديك، در افريقا و اّسيا، (سازمان) القاعده روابط را با باند هاى اسلامى تامين ساخته است. در ايالات متحدهْ امريكا، جائيكه در حال حاضر يك پروسهْ محاكماتى بخاطر اجراى بم گذارى هاى قبلى بن لادن در سفارتخانه هاى امريكا در كينيا و تانزانيا در جريان ميباشد، انسان راجع به اين شبكهْ تروريستان بنيادگراى جهانگير از مدت ها بدين طرف خيلى نگران است. رئيس ادارهْ CIA اّقاى George Tenet درين تازگى ها حتى بن لادن را بمثابهْ "تهديد تروريستى مستقيم و جدى" براى ايالات متحده دانست.

اشخاص ارتباطى (اسامه بن لادن) سابق مالك دستگاه ساختمانى در عربستان سعودى، عملاً پيشتر و يا بعد تر تقريباً در كليه نا اّرامى ها در جهان اسلام حضور بهم ميرسانند. به همين شكل باند بن لادن اخيراً به اين كار اّغاز كرده تا تماس خويش را با افراطيون فلسطينى تقويت بخشد. قوت هاى امنيتى اسرائيلى در سال قبل يك شبكهْ القاعده را در كنار هاى غزه (كشف و) نابود نمودند. بنابر گفته ها، بن لادن بايست تلاش بخرج داده باشد تا همكارى هاى خود را با (سازمان) حماس فلسطينى و حزب الله لبنانى انكشاف دهد. هردو سازمان تروريستى سوْ قصدهاى انفجارى بيشمارى را در شرق نزديك عملى ساخته اند. از چندى بدين سو خدمات استخبارات امريكائى تصور مينمايد كه بن لادن، از جنگجويان خدا در چچين و كشمير به احتمال قوى با پول و سلاح حمايت بعمل مياّورد.

وليك تنها اين مسايل نيستند يعنى درگيرى هاى بزرگ (اختلافات) كه مطبوعات (جامعهْ) بين المللى باّنها توجه مبذول ميدارد و در اين اختلافات دوستان و متحدين بن لادن بخاطر موضوع اسلامى ميجنگند. رهبر جنبش اسلامى ازبكستان (IMU)، يكى از شمار گروپ هاى بنيادگرا كه همچنان در تاجكستان و قرغزستان فعال است، بنابر اظهارات توسط يكى از نزديكان بن لادن رهبرى ميشود. برعلاوه شورشيان ايغور در ايالت سنگكيانگ چين بايست بخشى از اين "انترناسيوناليسم اسلامى" را بسازد، همانگونه كه افراطيون مسلمان در (جزيرهْ) Molukken اندونزيا و يا (مسلمانان) جنوب فلپين (اجزاى اين تشكيلات هستند). هنگاميكه در سال گذشته يك فاميل از شهر Gottigen (اّلمان) بوسيلهْ يك گروپ دهشت افگن از جنوب فلپين اختطاف شد، اظهار ميگردد كه اين اّدم ربايان با بن لادن رابطه داشتند، به مانند او (بن لادن) اين ها نيز در افغانستان بر ضد شوروى جنگيده اند.

اين كه اين پيوند چقدر تنگاتنگ است و چه رولى را القاعده در اّن بازى نموده، در غرب هيچكس نمى تواند اّنرا دقيقاً واضح سازد. كار شناسان امريكائى تصور ميكنند كه مسالهْ بيشتر روى يك شبكهْ پراگنده ميچرخد تا به يك سازمان بين المللى مستحكم عمليات كننده به اين شكل واحد هاى (حجرات) القاعده نيمه خود مختار ميباشند و بسيارى از گروپ هاى تروريستى دوست اين سازمان، زياد تر علاقمند به مشكلات محلى خود بوده تا به انقلاب جهانى اسلامى . فقط يك چيز واضح است: تروريست ها از طريق انترنت با يكديگر خود روابط برقرار ميدارند، به ندرت همدگر را از مراكز اّموزشى در افغانستان، سودان و جاهاى دگر ميشناسند.

اسامه بن لادن مطميناً درين همبستگى برادرانه رهبر كوچك نيست. هنگاميكه او در سال هاى دههْ هشتاد مسووليت رهبرى دستگاه ساختمانى پدرى را در راه زندگى منحيث جنگجوى مقاومت در افغانستان، كنار گذاشت، به تعقيب مسايل بنيادگرائى رفت، البته مسلماً با جاه طلبى و تعصب گرائى به تلاش خود ادامه داد. به او درين (فعاليت) اين مطلب مدد رسانيد كه او دارائى را در اختيار داشت كه هيچيك از تروريست هاى ديگر صاحب اّن نبودند. نه كمتر از سه صد مليون دالر بايست بن لادن سهم خويش را از مجموع سرمايهْ فاميلى بدست اّورده باشد، اندكى پيشتر از اينكه در سال 1991 بنا براظهار نظرهاى سياسى اين افراطى از وطن خود عربستان سعودى مجبور به فرار شود. از بابت ثروت اش امريكائى ها در مرحلهْ اول او را يك "Gucci Terroristen" ناتوان ميخواندند، لاكن بن لادن از سرمايهْ خود استفاده برد تا در اّغاز از سودان و پسانتر از قلمرو افغانستان يك رشتهْ سوْ قصدهاى بيرحمانه را بر ضد تاسيسات امريكائى اّمادگى بگيرد و يك سازمان بسيار خوب فعال را ايجاد نمايد. هرگاه بن لادن امروز وفات يابد، با وجود اّن القاعده به كارهاى خود دوام ميدهد، اين تصور در حكومت امريكا وجود دارد.

نسبت به ساير تحركات بن لادن، اين حرف نگران كننده معلوم ميشود كه ايشان از سال 1992 به بعد پيوسته تلاش بخرج داده تا بمنظور ساختن سلاح اتومى اجزاى اّنرا خريدارى كند. در روسيه سعى نمود تا يك سر گلولهْ انفجارى را بطور غير قانونى بدست اّورد، در يك جمهوريت ديگر شوروى سابق ميخواست اورا نيم غنى شده را خريدارى كند. با اينكه ساختن يك بم اتومى ميتواند امكانات خود بن لادن را (متوجه زندگى و توانائى مالى او شود) از بين ببرد، ليكن هرگاه خواستار داشتن اسلحهْ كشتار جمعى باشد، پس قادر است كه همچنان مواد توليد سلاح كيمياوى و بيالوژيكى را تهيه بدارد - اّنها اساساً ارزانتر هستند.

 

ادامه دارد



September 11th, 2006


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
مسایل تاریخی